پرینت

۸۲ - تجزیه طلبان واقعی کیستند؟ (قسمت اول)

تجزیه طلبان واقعی کیستند؟ (قسمت اول)

تجزیه طلبان واقعی کیستند؟

از میان حاکمیت پهلوی و فعلی ایران ، پان ایرانیستهای داخلی و اپوزسیون، یا اقوام و مللی که از ابتدائی ترین حقوق مدنی – فرهنگی – اجتماعی – اقتصادی – سیاسی و … محرومند، تجزیه طلبان واقعی کدامند؟

هر ملتی که در عمل، پیشینه‌ی روشن تاریخی و فرهنگی نداشته باشد، مستعد خود فریبی میباشد و به راحتی مجذوب افسانه های خود و دِگرساخته گان شده و در نهایت به ابزاری برای تأمین منافع دووَل استعمارگر تبدیل میگردد. آنان عقده‌های هزاران ساله شان را با توسّل به تواریخ افسانه ای فرو می نشانند. افسانه هایی مانندِ؛ افسانه ی کوزوو – افسانه ی شاهنامه – افسانه ی تواریخ هرودوت و

در این میان، مشکل از این جا ناشی میشود که؛ این قبیل انسانها برای اظهار وجود و اثبات خودی، ناچارند تا داشته های رئال و تاریخ پر افتخار و مستند دیگران را انکار و تحقیر نمایند! جای بسی تأسف و تأثر است که به گواه تاریخ و اسناد و اعمال اظهرمن‌الشمس، برخی از این ملل علی‌الخصوص اندک  قوم مهاجران فارس ساکن ایران، توسط استعمارگران به صورت سیستماتیک به جای قوم غالب و متمدن، بر اریکه‌ی قدرت تکیه زده و در راستای تأمین منافع استعمار پیر که اغلب متشکل از صهیونیستهای عاصی هستند و رشته ی زمام امور را در کشور هایی همچون انگلستان – روسیه – آلمان -آمریکا فرانسه و… به دست گرفته اند، تیشه به ریشه‌ی تاریخ و فرهنگ و تمدن حقیقی اقوام غیرفارس زبان میزنند و با انکار بی رحمانه و ناجوانمردانه – جعل تاریخ، هویّت و خدمات همچنین واقعیتهای تاریخی قوم مغلوب جهت سرپوش گذاشتن به تاریخ و تمدن نداشته‌ی خودشان غرق در افسانه ها میشوند و از این دروغ بزرگ در پوشش میفیک (اسطوره) سوئ‌استفاده مینمایند. پیر استعمار توسط مورخان اغلب یهودی الاصل، ملل یونان و فارس را فریب داده و از این طریق مطامع و منافع خویش را در دراز مدت تأمین کرده و میکند. با تزریق اوهام و افسانه های مضحک بر افکار ایرانیان فارسی زبان، صورت واقعی و خطرناک چنین سیاستی به صورت ایدئولوژی تبلور می یابد و باعث کنش ها و واکنشهای ناهنجار بین سایر ملل غالبِ غیر فارس زبان با اندک ساکنان ایرانی فارسی زبانان میگردد، همان کاری که مصداق بارز ضرب المثل {تفرقه بیانداز، حکومت کن} است.

وقتی که دست پروردگان وطنی تز ایرانی – آریایی آنچنان غرق توهّم تاریخ دروغین یهود تراشیده، شده‌اند، دیگر جای هیچگونه منطق و مماشات نمانده و اینان به هیچ صراطی مستقیم نیستند. این تمامیت‌خواهان که قرنها طعم قدرت را نچشیده‌اند، تنها راه سعادت و پیشرفت را در توسل به تاریخ ۲۵۰۰ ساله‌ی موهوم میدانند و هر کسی را که در مقابل این بی منطقی ایستادگی کند، خائن و تجزیه‌طلب مینامند. ماجرا زمانی ابعاد بحرانی به خود میگیرد که، حاکمیت نیز در چنین  دامی گرفتار شده است. به عنوان مثال؛ در حالی که دنیا با سرعت الکترون به پیش می تازد، حضرات به ظاهر متمدن و مورخ ایرانی با رسوخ به دایره ی قدرت حاکمیت وقت رضاشاهی، در مبادی ورودی گمرکات ایران تابلویی را با این مضمون نسب کرده بودند: «اکنون وارد خاک ایران می شوید، لطفاً ساعت هایتان  را ۲۵۰۰ سال عقب بکشید»!..

وقتی از این قبیل روشنفکران به اصطلاح مورخ سوأل میشود؛ اگر ملاک افتخار شما تواریخ امثال هرودوت میباشد و به گذشته ی ۲۵۰۰ ساله می نازید، چرا آثار و مستندات ۷۰۰۰ ساله ی امثال تپه‌ی حسنلو و یا اَسکی شهَر را بایکوت میکنید؟ و یا آن قسمت از تواریخ هرودوت را که از وحشیگری و رذایل اخلاقی هخامنشیان مخصوصاً خشایارشا به وضوح قلم فرسایی کرده، را بایکوت و حتی انکار میکنید؟! در جواب به راحتی و وقاحت تمام یا فحاشي میکنند و یا می گویند: خوب هرودوت به علت دشمنی با ایرانیان، سعی در تخریب شاهان هخامنشی داشته و قطعاً آن قسمت از تواریخ را دروغ نوشته است! سخن در این مقال و اینگونه تناقضات بی حد و حصر است. در ادامه ی مطلب در این باب مستندات لازم از خود کتاب تواریخ هرودوت ارائه خواهم داد. پس لطفاً صبور باشید و در ادامه‌ی مطلب مارا همراهی بفرمایید.

بعد از روی کار آورده‌شدن رضاخان میر پنج، به نقل ازکتاب {تاریخ عصر پهلوی} تألیف منصور جدّی، مواردی چند را من باب نمونه نقل میکنیم تا عمق فاجعه‌ی تورک ستیزی در ایران توسط پان‌فارس ها را به عینه مشاهده و ملاحظه بفرمایید.

تاریخ عصر پهلوی ص ۲۵۷ با عنوان: تحریف تاریخ در عصر پهلوی [تاریخ سازی جعلی، استراتژی استعمار و شوونیستها در ایران و غرب بوده است. بنا براین بحث های صد درصد آکادمیک که ازطرف ایرانشناسان وابسته به استعمار مطرح میشود، باید با سوء ظن روبرو شد. چرا که اینکارِ تحقیقاتی زاییده ی یک ضرورت سیاسی است. ]

تواریخی که حضرات خودشیفتگان باصطلاح ایرانی و اربابان استعمارگر آنها به نفع استعمار انگلیس و روس درخصوص ایران نوشته اند، باب طبع خادمان شوونیسم بوده و می باشد.

ازجمله؛ دیدگاه آنها در مورد – سومر سکا- ماد ویاتمدن ایران باصطلاح باستان و تحریف تاریخ ایرانِ بعد از اسلام و منطقه وجهان کاملاً آشکاراست. با این وجود  «اتّکاء براسنادعلنی شده ‌ی قدرتهای بزرگ برای بازشناسی تاریخ معاصر ایران به تنهایی کافی‌نیست.» با توجه به دیدگاه افراطی باستانگرایان و برجسته سازی سلسله‌ی موهوم هخامنشی، نظام قبل ازاسلام ایران، غالباً به گونه ای افراطی بزرگ جلوه داده میشد وبه طریقی بی تناسب درکتب درسی گنجانده میشد و همچنان در زمان حیات جمهوری اسلامی ایران نیز ادامه دارد. این امر بدین منظور صورت میگرفت که نوعی مشروعیت تاریخی برای ناسیونالیسمی که متضمّن منافع دربار پهلوی بود، تدبیر شود. در این تاریخ نگاری، ایران اسلامی و دوره ی معاصرِ نزدیک، ازجمله دوره ی قاجاریه – انقلاب مشروطیت ونتایج آن، همواره مورد بی مهری و بی توجهی واقع میشد ویا غالباً در آثار منتشر شده‌ی دولتی، به عنوان دوره ی جهل – خیانت -انحطاط و… مورد بی اعتنایی قرار میگرفت. مثلاً پیرنیا میگوید: «این سلسله یعنی ساسانیان نه تنها در تاریخ ایران نظیر ندارد بلکه در تاریخ عالم نیز نظایر آن نادر است»! نگارنده به افرادی مشابه طرز تفکر پیرنیا و خوانندگان محترم یادآوری میکند؛ بر فرض پذیرش وجود حاکمیت سلسله ای به نام ساسانیان خارج از هفده هزار بیت افسانه ی شاهنامه، مگر غیر این است که طبق متون کتب درسی از مقطع ابتدایی تا دانشگاه هایتان، این همان دولت ایده آل و بی همتای ساسانیان است که در آن فقط طبقه ی اشراف حق تحصیل داشته اند. لابد منظور جناب پیرنیا و پیروانش، حکومت ساسانیان از نظر بی عدالتی در دنیا بی نظیر بوده است. کما اینکه خود اعتراف میکنید:« به علت ظلم وستم بی حد ساسانیان به توده‌ی عوام الناس، به محض حمله ی اعراب، مردمی که از ستم حاکمانشان به ستوه آمده بودند، هیچگونه حمایتی از آنان نکرده و منجر به سقوط برق آسای سیستم با کبکبه و دبدبه ی ساسانیان گردید». استعمار برای اینکه مردم ایران را به زیر سلطه ی خود درآورد، برایمان تاریخ جعلی ساخت. اولین فردی که به اسم The persian histori تاریخ تحریف شده وجعلی نوشت، سرجان ملکم انگلیسی بود. نوشته های او بعداً الگویی برای میرزایان درباری با ادعای تاریخ نویسی شد و تمامی نوشته های آنها هدف نفی اکثریت مردم ایران و مراجعه به تاریخ قبل از اسلام و باستانگرایی آریا محوری بود. رژیم پهلوی باکمک و همفکری یهود و جهان غرب، تاریخ جعلی (ایران باستان و حتی دوره تاریخ میانه) برای ما دست و پا کرد… وآنرا ازدبستان تا دانشگاه در کتب درسی گنجاند و با استفاده از رسانه های دولتی آنچنان این دروغ رادر بوق و کرنا کرد که دیگر خودشان نیز باورشان شد. «دروغ هرچه قدر بزرگتر، باورپذیرتر».

حدّت و شدّت این تز به قدری قوی بود که علی رغم انقراض سلسله ی رضاشاهی، حاکمان ج. ا. ایران نه تنها جرأت نقض چنین موهوماتی را درخود ندیدند، بلکه با همان منوال تاریخ مجعول قبل از اسلام ایران را ادامه دادند. جالب اینجاست که افرادی امثال محمود احمدی نژاد و تیم وزارتش با اینکه از طرفی داعیه ی ارتباط مستقیم با امام زمان را داشتند، مقارن با آن روزها، به ترویج عقاید باستانگرایی فراماسونی پرداخته و سیلندر مجعول منتسب به کوروش را از انگلستان به عاریه گرفته و در قلب حکومت ولایت مدار ایران اسلامی به نمایش گذاشتند و خنده دارتر اینکه چفیه ای که نماد دفاع مقدس ایرانیان در مقابل زیاده خواهی غربیان و ایادی خاورمیانه شان در جنگ با عراق بود، را نیز بر گردن تندیس کوروش خاخام منشی انداختند! آیا میتوان چنین استنباط کرد که صهیونیزم تا این حد در مناصب و مقامات رده بالای نظام نفوذ کرده و اینان مشتی خائن بودند که در کسوت خادمان انقلاب اسلامی میخواستند مأموریت نیمه کاره ی پهلویان را به سرانجام برسانند؟ در اینصورت آیا حاکمان اصلی قدرت و سیاست، اینقدر از حوادث زمان بی خبر بوده که با دست خودشان حکم تنفیذ چنین فردی را تأیید نمودند؟ ویا ارگانهای امنیتی ایران اسلامی که داعیه ی کشف و خنثی سازی توطئه های سیا و موساد را در نطفه دارند، عاجز از تشخیص و تحلیل چنین اقداماتی هستند؟ سیاست تورک ستیزانه ی برادران لاریجانی – تیم حداد عادل و میدان دادن به نسخه ی جدید مستوفی و کسرویها به ریاست طباطبایی مبلّغ تز ایرانشهری و اعضای سایت آذریها و در مقابل، سرکوب هویت طلبان اقوام غیرفارسی زبان، این شائبه را در اذهان روشنفکران متبادر نمیکند که؛ استعمار به دلیل اتمام تاریخ مصرف مهره های شاهنشاهی، مجبور به جایگزین کردن مهره های جدیدش در کسوت روحانیت شده است؟

شکی نیست که طرفداران نظام با خواندن این سطور، رگ گردنشان متورم میشود و … اما حقیقت هرچند لذت بخش باشد، به همان اندازه به مذاق کسانی که جمود فکری دارند، تلختر است.

پایان قسمت اول

حبیب ساسانیان (یاکاموز)

منبع مطلب بر گرفته از سایت:
https://bit.ly/3MKw7R0

قسمت دوم و ادامه مطلب در لینک پائین:
https://bit.ly/3CIRRbc